89/10/7
3:10 ع
89/10/7
3:10 ع
اولین بیانات رهبر معظم انقلاب بعد از حماسه 9دی:
مطمئن باشید که روز نهم دیِ امسال هم در تاریخ ماند ... هرچه انسان در اطراف این قضایا فکر میکند، دست خدای متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین بن علی(علیه السّلام) را میبیند. این کارها کارهائی نیست که با ارادهی امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست، این دست قدرت الهی است؛ همان طور که امام در یک موقعیت حساسی -که من بارها این را نقل کردهام- به بنده فرمودند: «من در تمام این مدت، دست قدرت الهی را در پشت این قضایا دیدم». درست دید آن مرد نافذ ِبابصیرت، آن مرد خدا.
... حجت بر همه تمام شده است. حرکت عظیم روز چهارشنبه ی نهم دی ماه حجت را بر همه تمام کرد. مسئولین قوهی مجریه، مسئولین قوهی مقننه، مسئولین قوهی قضائیه، دستگاههای گوناگون،همه میدانند که مردم در صحنهاند و چه میخواهند. دستگاهها باید وظائفشان را انجام بدهند.
89/9/6
10:27 ع
از روی ما عبور کنید!
در زندگی انسان همیشه لحظاتی وجود دارند که برای همیشه در خاطر آدم ماندنی و چه بسا در شکل دهی به روند زندگی فرد تا آخر عمر تأثیرگذار باشند. جنگ پر است از این لحظات!
اون شب گردان ما می بایست به عمق خط دشمن می زد. گروهان من گروهان اول یعنی نوک پیکان حمله گردان بود.
همیشه در عملیات های بزرگ یک تعداد از گردانها به عنوان گردان های خط شکن عمل می کردند که وظیفه شون باز کردن مسیر حرکت گردان های دیگر، باز کردن میادین مین و برخورد با نیروهای تأمین دشمن بود. ما باید بعد از گردان خط شکن به سرعت وارد شده و به عمق خط دشمن حمله می کردیم. دستور حرکت به گردان داده شد این یعنی گردان خط شکن موفق به شکستن خط شده است.
به سرعت گروهان رو به سمت معبر باز شده حرکت دادم. به محل معبر رسیدیم، باید گروهان رو از معبر عبور می دادم و به عمق مواضع دشمن برای رسیدن به خط دوم عراقی ها راهنمایی می کردم.
هرچه نزدیک تر می شدم همهمه عجیبی به گوش می رسید صدای یاحسین(ع)، یا ابوالفضل(ع) و آه و . . . صدا رساتر می شد. چند منور بالای سر ما روشن شد و باعث شد مسیر خودمون رو بهتر ببینیم خدای من باور کردنی نبود.
گردان خط شکن برای اینکه خط و مسیر معبر رو برای عملیات باز کنه همگی یا روی مین رفته بودن یا با شلیک دشمن در معبر ورودی خط دشمن شهید یا مجروح شده بودن، به طوری که جایی برای عبور و پا گذاشتن وجود نداشت.
فاصله ای به عمق 150متر و عرض10متر فقط رزمنده هایی بودن که روی زمین افتاده بودن. توی این جمع فرمانده گردان خط شکن که زخمی بود وسط نیروهاش به صورت نیم خیز افتاده بود و وقتی که متوجه رسیدن ما شد با لهجه اصفهانی دعا می کرد یک بلندگو در دست داشت و توی تاریکی شب توی بلندگو دستی صدا می کرد برادر از روی ما عبور کنید، یا حسین(ع)، متوقف نشید.
من که یکه خورده بودم کمی صبر کردم و در عین حالی که بچه ها رو تحسین می کردم با اکراه شروع به عبور از روی شهدا و زخمی ها کردم تا بقیه بچه های گروهانم با عبور من به خودشون جرأت بدن و عبور کنن. خدای من عجب شبی بود.
هفته نامه صبح صادق- هادی نخلستانی
89/8/14
8:44 ع
عکسی از موتور یک رزمنده حزب الله در جنگ 33 روزه
جنگ به روزهای اوج خود رسیده است.
ارتش مجهز صهیونیستی با تمام توان حمله زمینی خود را آغاز کرده و به برخی مناطق جنوبی لبنان وارد میشود.
رزمندگان حزبالله هم با تمام وجود ایستادهاند و با کمترین امکانات و بیشترین ایمان و روحیه به مبارزه میپردازند.
در کوران این جنگ سخت، تصویری ثبت میشود که تا مدتها نادیده باقی ماند.
یکی از رزمندگان حزبالله که با موتور در منطقه عملیاتی در جنوب، (احتمالاً) در حال گشت زنی بوده به کمین اشغالگران برخورد کرده و به طرز دلخراشی به شهادت میرسد.
به تصاویر زیر که توسط یک سایت عبری زبان منتشر شده، نگاه کنید.
دو سرباز اشغالگر در بالای پیکر شهادت طلب لبنانی
تصویر توسط خود صهیونیستها مخدوش شده است
اما آنچه نظر من را به خود جلب کرد تصویری بود که این مجاهد شهادت طلب بر روی موتور خود چسبانده بود...
منبع : سایت تحلیلی مشرق
89/7/7
9:34 ع
اعداد برای بعضیها یک جور دیگر معنا میدهد؛ یعنی انگار بعضی اعداد فقط برای آدمها ساخته شدهاند؛ مثل دهم محرم که مال امام حسین(ع) است، چهاردهم خرداد که مال امام خمینی(ره) است، و یازده دیماه که مال سید مجتبی علمدار است.
یادم هست «علمدار» را نمیشناختم تا اینکه یک نوار دستم رسید. به فامیلی قشنگش حسودیام شد و به سوز عشق عجیبی که در صدای محزون و دردمندش موج انداخته بود. سید مجتبی علمدار، ویژگی عجیب دیگری هم داشت همین داشتن عدد مخصوص بود
تولد: 11 دیماه 1345
مجروحیت شیمیایی: یازده دیماه 1364
ازدواج با سیده فاطمه موسوی: دیماه 1370
تولد دخترش زهرا: 8 دیماه 1371
شهادت: 11 دیماه 1375
احساس میکنم آدمهایی که تولد و مرگشان در یک روز معین است، یکجورهایی دوست داشتنیترند.
*
سال 1362 هفده ساله بود که به عضویت بسیج درآمد. از داوطلبهای بسیجی بود که به اهواز و هفتتپه و کردستان و... عازم شد و مردانه جنگید. چند باری هم در جبهه مجروح شد، ولی بیشتر اوقات بدون مراجعه به پزشک، زخمهایش را درمان میکرد، تا سرانجام در دیماه 1364، در عملیات والفجر 8، شیمیایی شد؛ اما خودش را از درمان معاف کرد.ادامه مطلب...
89/6/31
10:15 ع
89/6/22
8:56 ع
کجایند کسانی که حوادث جنایتکارانه جهان را نمی بینند و ستمهای همواره و هر روزه در جهان را هیچ می پندارند و سکوت مرگبار، دهانشان را ممهور کرده است و اینک میداندار فتنه ای دیگر در جهان شده اند ؟ انا لله و انا الیه راجعون در این مصیبت جانگداز ، باید چشم ها ، خون بگرید ، چرا که منشور جاوید انسانیت و لوح ماندگار شرافت، و قاموس کرامت ، بدست انسان نماهای پیرو ابلیس ، زبانه می کشد ، پس تا روز از پی شب می آید، باید در این مصیبت جانکاه ، گریبان چاک داد و سر بر محمل به لطم نیلی ساخت و اشک ماتم ریخت و با اندوه هم خانه شد هم زمان با مراسم نهمین سالگرد حملات 11 سپتامبر، صدها تن از موافقان و مخالفان بنای مرکز اسلامی، در نیویورک تظاهرات جداگانه ای برگزار کردند. گروهی با تفکرات ضد اسلامی در مقابل کاخ سفید تجمع کردند و رئیس این گروه یک نسخه از قرآن کریم را آتش زد.ادامه مطلب... |